ml>
روز دهم ربیع الاول سالروز ازدواج نورانی و پیوند معنوی دو شخصیت بزرگ اسلام حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و بزرگ بانوی حجاز حضرت خدیجه سلام الله علیها است . به مناسبت این روز گرامی عبارتی را از خود حضرت خدیجه براتون انتخاب کردم که هنگام خواستگاری پیامبر اکرم از آن بزرگوار علاقه ی فراوان خود به آن بزرگوار را چنین ابراز نمود:
«یابن عم انی رغبت فیک لقرابتک منی و شرفک من قومک و امانتک عندهم و صدق حدیثک و حسن خلقک»
ای پسر عمو، من به خاطر چند چیز دل در گرو شما قرار دادم ?. خویشاوند من هستی ? . از شرافت والایی در میان قوم خود برخوردار هستی ? . در میان قوم خود به امانت داری مشهور هستی ? . فردی راستگو می باشی ?. و از اخلاق نیکویی برخوردار هستی.
در باره ی این بانوی بزرگوار مطالب زیادی هست که فکر میکنم دو تا سایت درباره این بانوی بزرگوار معرفی کنم بهتر باشه چون واقعا این قدر مطلب درباره حضرت خدیجه هست که نمیدونم توی این فرصت کم کدومش رو بنویسم بهتره خودتون برین و این دو سایت را ببینید:
و این یکی از بزرگترین ویژگی های حضرت خدیجه علیها السلام است که ارزشهای واقعی پیامبر را ملاک قرار داده و چون کمالات انسانی پیامبر اکرم را به خوبی درک کرده بود حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را در راه آن حضرت آن فدا کند. او در این راه هم نه تنهاز از از مال خودِ، بلکه از موقعیت اجتماعی خود نیز گذشت . این بانوی بزرگوار برای درک این کمال واقعی، دیدگاه های تاریک دوران جاهلیت را شکست و خود را آماده هجوم انواع بلاها و گرفتاریها نمود. این عید بزرگ بر همه شما مبارک باد.
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
روز هشتم ربیع الاول روز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام هست و روی این حساب روز نهم ربیع الاول اولین روز امامت امام زمان عجل الله فرجه هست و این یکی از بهترین عیدهای شیعه هست که باید واقعا قدر این روز عزیز رو بدونیم و این روز را عید قرار بدیم و به هم تبریک بگیم. به امید اینکه روز ظهور امام زمان رو جشن بگیریم .البته جشن گرفتن تنها کافی نیست .باید سعی کنیم با اعمال ورفتارمان دل آقا امام زمان را شاد کنیم .به قولی روزی که در اون گناه نشه عید محسوب میشه .به امید روزهایی که گناه نکنیم دل اقامون رو شاد کنیم وجشن بگیریم همزمان ظهورش
آمین
برخیز مهدیاکه به عهدت وفاکنی
ما را نوید سبز عدالت عطا کنی
تو لاله شکفته به دامان نرگسی
جان جهان ز عطر رخت با صفا کنی
تا بشکفد به غنچه لبها تبسمت
کار مسیح مریم و آب بقا کنی
باغ زمان فسرده ز پاییز ظلمهاست
باید زمین به روح بهار آشنا کنی
وقتی که دست بسته زنجیر حسرتیم
بیرون تمام سلسله ها را ز پا کنی
برخیز تا به شور شرر بار ذوالفقار
ما را زدست فتنه عالم رها کنی
پس با تمام صولت اجداد خویشتن
حق را ز جور و ظلمت باطل جدا کنی
شعر از :سید محمد رضا هاشمی زاده
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
من به راهی میروم کانجا قدم نامحرم است
از مقامی حرف میگویم که دَم نامحرم است
ما اگر مکتوب ننوشتیم عیب ما مدان
در میان راز مشتاقان ،قلم نامحرم است
بیدل دهلوی
این قطعه های پابرهنه ، ادامه یک واقعیت آفتابی اند، واقعیتی که هشت سال بر این مرز وبوم سایه افکنده بود ودر متن این واقیعیت ،بسیاری زیستند وبسیاری شهید شدند
وبسیاری هنوز ادامه آن واقعیت اند .
سلوکشان به زیبایی آن سالهاست .در قله های برفی غرب بال میزنند ودر غربت جنوب میگریند .وتصوّر صدای خمپاره ها یک آن رهایشان نمی کند ، قلمهاشان عطر باروت را منتشر میکنند وچشم بسته آدمها را به جایی می برند که عرصه جدال مین ها وسر نیزه هاست - جبهه را میگویم -که نه تنها خاستگاه عشق وزیبایی ومعرفت که خاستگاه هنر متعهد نیز بود واز جمله هنرها نوسندگی جنگ بود که بسیاری بدان نائل شدند .بعضی هنوز در این جاده طی طریق میکنند .
مسافران این جاده ادعایی نداشتند وندارند .گاه مکنونات قلبی شان را در ورقه هاب کاهی مینوشتند
این جاودانه ها از برکت نفس حق شهیدان به خیال نویسنده این کتاب راه یافت .
من هم به نوبه خودم ووظیفه خودم دیدم تا شما را با خاطرات این عزیزان آشنا کنم
خاطرات این مردان .که جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند ونثار این آب خاک واین مرز کردند
شما نیز اگر با زمزمه این خاطره ها گرمی یافتید ما را هم دعا کنید .
شبنم یاد
آماده پرواز
شب عملیات بدر بود .شهید عزیز(داوود علی پناه ) چهره ای نورانی وحالتی روحانی پیدا کرده بود .او هیچ گاه لباس فرم سیاه نمی پوشید .آن شب لباس سبز سپاه را که بسیار
پاک ومرتب واتو شده بود به تن کرده خود را به عطری خوشبو کرد .پوتین ها را واکس زد وچفیه قرمز عربی تمیزی را به سر گذاشت ، او رو به من کرد وگفت (امشب شب دامادی من هست )
یادم هست به دلیل آموزش فشرده ای که در اب سرد جهت آمادگی عملیات بدر انجام میشد پایش سیاتیک گرفته بود ودکتر به ایشان گفته بود اگر بار دیگر به داخل آب بروی بایدپایت را قطع کنیم وایشان لبخند شیرینی زده وگفته بود اگر برگشتم شما پایم را قطع کن واو در عملیات بدر با چهره ای خندان به سوی خدا پر کشید ومهمان شهدا شد
خاطره از همرزم شهید
مهدی حاج کریمیان
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
باز عالم در غم وماتم شده رحلت پیغمبر خاتم شده
رحلت پیغمبر خاتم شده عالمی اندر غم وماتم شده
امت اسلام روز ماتم است یا عزا بهر رسول اکرم است
این بود روز عزای مصطفی یا بود این روز قتل مجتبی
حضرت خیر النساءدر این عزا گاه می گوید پدر گه مجتبی
در فغان خلق زمین اهل سماء چون ز دنیا رفته خیر النبیاء
در عزا اهل سماءخلق زمین چون زدنیا رفته خیر المر سلین
وا مصیبت رفته از دار فنا افتخار حضرت خیر النساء
دختر بدر دوجا شد بی پدر امت اسلام گشته بی پدر
وحش وطیر وانس وجان اندر عزا در عزای افتخار النبیاء
در عزا اندر سماء کروبیان همصدا گردیده اند با قدسیان
عرش وفرش وکرسی ولوح قلم در عزا بر حضرت ختم امم
قابض ارواح عالم در عزا حاملان عرش اعظم در عزا
جمله محبوبان رب العالمین در عزا با حضرت روح الامین
امت اسلام اندر این عزا همصدا با حضرت شیر خدا
شیعیان بر سینه وبر سر زنان در عزای خاتم پیغمبران
حضرت شاه ولایت در عزا قائم ونخل امامت در عزا
در عزای حضرت بدر دوجا شاه مظلومان بود صاحب عزا
بعد فوت حضرت ختمی مآب بی مدد کار ومعین شد بوتراب
آتش کین اشقیا افروختند باب وحی کبریا را سوختند
ظالمی وانگه بدستور عمر پهلوی زهرا شکست از ضرب در
محسنش را سقط ان جلاد کرد بدتر از فرعون وشداد کرد
آه کان آتش شرارش در جهان سوخت مغز استخوان شیعیان
بعد از ان بستند رسن اعدای دین از ستم برگردن حبل المتین
جمع دیگر آتشی افروختند عالمی را اندر آتش سوختند
سوخت آن آتش به دشت کربلا خیمه های خامس آل عبا
کوفیان آتش زکین افروختند خیمه های شاه دین را سوختند
مفتخر زاشعار خود در هر مکان می زنی آتش به جان شعیان
ذاکر سلطان مظلومان شدی خادم از بهر عزاداران شدی
سروده مفتخر نجف آبادی
نوشته شده توسط : مسافر کربلا