ml>
السلام علی المهدی وعلی آیائه ، اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه وعلی آیائه ...
گره از مشکل ِ پیچیده ی ما وا می کرد
کاش می آمد وبهر عاشقان زهرا
قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد
انشاءالله یک روز آقایمان می آید ، صدایش از مکّه کنار خانه خدا بلند می شود ، انا بقیه الله .اگر گوش دل باز کنیم صدای نال? مهدی (عج) را می شنویم .از خدا می خواهد فرجش را نزدیک کند .بیاید وانتقام خون جدش امام حسین (علیه السلام) ، مادرش حضرت زهرا (سلام الله )را بگیرد .
مادر می آیم وحق تو احیا می کنم
دشمنانت را یکایک خوار و رسوا می کنم
از خدا اذن ظهورم را تقاضا کن که من
عقده های قلب پر خون تو را وا می کنم
بهر عشاقی که روح مرغشان پر میزند
گِرد قبر مخفی ات ، قبر تو پیدا می کنم
خدا کند آن روز ما هم باشیم .کنار تربت حضرت زهرا ، مهدی فاطمه روضه ی مادر را بخواند وما مستمع باشیم .
آیا می شود باشیم وجمال زبیای یوسف گم شده ی فاطمه را ببینیم ؟
روضه ای جانسوز می خوانم کنار قبر تو
چشم عشاق ترا از گریه دریا می کنم
(مادر) من طبیب دردهای بی علاجم غم مخور
پهلوی بشکسته ات را هم مداوا می کنم
بابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن
ما را ببین در زمزمه بر مادر خود فاطمه
یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن
آقا به جان مادرت ما را مرانی از مادرت
فاطمه ای که هر وقت پیامبر مشتاق بوی بهشت می شد ، او را می بویید ، او را احترام می کرد ، ام ّ ابیها می نامید .
فاطمه با آن مقام وجلالت شان وعظمت وقدر هیجده سال بیشتر نداشت که در بستر بیماری افتاد ،نمازش را نشسته می خواند ، در راه رفتن دست به دیوار می گرفت .
در دعاها الهی عجّل وَفاتی سریعاً می گفت : عرضه می داشت خدایا مرگم را برسان ، مگر چه شده؟ با فاطمه چه کردند؟
گل بودم وبه فصل جوانی خزان شدم
پر مرده از فراق رخ باغبان شدم
آتش زدند بر من و بر آشیانه ام
در آشیان ، کبوتر بی آشیان شدم
تا حفظ جان شوهر مظلوم خود کنم
با پهلوی شکسته به مسجد روان شدم
نگذاشتم خراش رسد بر رخ علی
جان دادم وفدای شه دین وجان شدم
بگویم چه شد از زندگی سیر شدم .
قاتل عیادت از من مظلومه می کند
اکنون که من روانه بسوی جنان شدم
چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا از یوسف زهرا خبر نمی آید
عزیز فاطمه یکدم بیا به محفل ما
مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
شهادت بی بی دو عالم را به حضرت مهدی صاحب الزمان وبه همه شما عزیزان ومحبان حضرت فاطمه تسلیت عرض میکنم .
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
من به راهی میروم کانجا قدم نامحرم است
از مقامی حرف میگویم که دَم نامحرم است
ما اگر مکتوب ننوشتیم عیب ما مدان
در میان راز مشتاقان ،قلم نامحرم است
بیدل دهلوی
این قطعه های پابرهنه ، ادامه یک واقعیت آفتابی اند، واقعیتی که هشت سال بر این مرز وبوم سایه افکنده بود ودر متن این واقیعیت ،بسیاری زیستند وبسیاری شهید شدند
وبسیاری هنوز ادامه آن واقعیت اند .
سلوکشان به زیبایی آن سالهاست .در قله های برفی غرب بال میزنند ودر غربت جنوب میگریند .وتصوّر صدای خمپاره ها یک آن رهایشان نمی کند ، قلمهاشان عطر باروت را منتشر میکنند وچشم بسته آدمها را به جایی می برند که عرصه جدال مین ها وسر نیزه هاست - جبهه را میگویم -که نه تنها خاستگاه عشق وزیبایی ومعرفت که خاستگاه هنر متعهد نیز بود واز جمله هنرها نوسندگی جنگ بود که بسیاری بدان نائل شدند .بعضی هنوز در این جاده طی طریق میکنند .
مسافران این جاده ادعایی نداشتند وندارند .گاه مکنونات قلبی شان را در ورقه های کاهی مینوشتند
این جاودانه ها از برکت نفس حق شهیدان به خیال نویسنده این کتاب راه یافت .
من هم به نوبه خودم ووظیفه خودم دیدم تا شما را با خاطرات این عزیزان آشنا کنم
خاطرات این مردان .که جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند ونثار این آب خاک واین مرز کردند
شما نیز اگر با زمزمه این خاطره ها گرمی یافتید ما را هم دعا کنید .
شبنم یاد
آماده پرواز
شب عملیات بدر بود .شهید عزیز(داوود علی پناه ) چهره ای نورانی وحالتی روحانی پیدا کرده بود .او هیچ گاه لباس فرم سیاه نمی پوشید .آن شب لباس سبز سپاه را که بسیار
پاک ومرتب واتو شده بود به تن کرده خود را به عطری خوشبو کرد .پوتین ها را واکس زد وچفیه قرمز عربی تمیزی را به سر گذاشت ، او رو به من کرد وگفت (امشب شب دامادی من هست )
یادم هست به دلیل آموزش فشرده ای که در اب سرد جهت آمادگی عملیات بدر انجام میشد پایش سیاتیک گرفته بود ودکتر به ایشان گفته بود اگر بار دیگر به داخل آب بروی بایدپایت را قطع کنیم وایشان لبخند شیرینی زده وگفته بود اگر برگشتم شما پایم را قطع کن واو در عملیات بدر با چهره ای خندان به سوی خدا پر کشید ومهمان شهدا شد
خاطره از همرزم شهید
مهدی حاج کریمیان
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
گل زیبای رخسارت بهاری می کند ما را هوایت در عطش چون رود جاری می کند ما را
بهارا گوشه چشمی که در کنج قفس حتی همان یک شاخ? گل هم قناری می کند ما را
اللهم عجل لولیک الفرج
این روزها حسابی مردم سرگم خونه تکونی هستند .
فرش ها رو میدن به قالیشوئی .یا بعضیها خودشون میشویند
دیوار ها رو گرد گیری می کنند .ظرفها رو حتی ظرفهایی که توی کابینتها هم هست شروع به شستن وتمیز کردن میکنند
وبه اصطلاح همه چیز رو تمیز وپاکیزه می کنند تا با شروع سال جدید .کثیفی از خونه ها رخت ببنده وجای خود رو به تمیزی وبراقی وسائل ، ائم از فرش وخونه وزندگی بزنه
اما واقعا دلمون رو هم تکونی دادیم .دلمون هم گرد گیری کردیم .که با شروع سال جدید دلامون هم برق بزنه
دلامون رو از کدورت وکینه تکون دادیم ؟تمیز کردیم ؟برقش انداختیم ؟
به فکر دیگران بودیم .؟دیگران رو هم در این خونه تکونی .سهیم کردیم در خونه تکونی دل
دل کسی رو شاد کردیم ؟که وقتی سال جدید پای سفره هفت سین میشینیم ودعای مقلب القلوب بخوانیم قلبمون هم برق بزنه .
وقتی که دعای فرج آقامون امام زمان بخونیم .وسلامی بدیم آقامون هم جواب سلاممون رو بده وقلبمون برق بزنه وخجالت نکشیم که فقط خونه رو خونه تکونی کردیم دلمون رو هم تکونی دادیم ؟
آیا اون اندازه که داریم همه چی رو برای ورود مهمانهای جدید تمیز وپاکیزه میکنیم .
آیا به این فکر هم هستیم که یکی از این مهمونها هم مهمون عزیزمون آقامون باشه که وقتی میخوادوارد دلمون بشه .دلمون رو ....
دلمون رو آماده کنیم تا با ورود این مهمان عزیز خجالت نکشیم وتکونی به دلمون داده باشیم .
انشاءالله که همین طور بوده وهست
دلامون رو هم تکونی بدیم
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا برای ظهور حضرت
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
اگر از ما بپرسند شما در روز عاشورا که دائماً حسین حسین می کنید وبه سر خودتان می زنید ، چه می خواهید بگویید ؟ باید بگوییم : ما می خواهیم حرف آقایمان را بگوییم ، ما هرسال می خواهیم تجدید حیات کنیم .باید بگوییم عاشورا روز تجدید حیات ماست .در این روز می خواهیم در کوثر حسینی شستشو کنیم .تجدید حیات کنیم .روح خودمان را شستشو بدهیم .خودمان را زنده کنیم ، از نو مبادی ومبانی اسلام را بیاموزیم ، روح اسلام را از نو به خودمان ترزیق کنیم ، ما نمی خواهیم حس امر به معروف ونهی از منکر ، احساس شهادت ، احساس جهاد ، احساس فداکاری در راه حق ، در ما فراموش بشود ؛ نمی خواهیم روح فداکاری در راه حق در ما بمیرد . این فلسفه عاشوراست ، نه گناه کردن وبعد به نام حسین بن علی بخشیده شدن ً گناه کنیم بعد در مجلسی شرکت کنیم وبگوییم خوب دیگر گناهان ما بخشیده شد، گناه آن وقت بخشیده می شود که روح ما پیوندی با رو ح حسین بخورد ؛ اگر پیوند بخورد، قطعا گناهان ما بخشیده می شود ولی علامت بخشیده نشدنش این است که دو مرتبه دیگر دنبال آن گناه نمی رویم .اما اینکه از مجلس حسین بن علی بیرون برویم ودو مرتبه دنبال آن گناهان برویم ، نشان? این است که روح ما با روح حسین بن علی پیوند نخورده است . شعارهای ابا عبدالله شعار احیای اسلام است ، این است که چرا بیت المال مسلمین را یک عهده به خودشان اختصاص داده اند ؟چرا حلال خدا را حرام، وحرام خدا ا حلال می کنند ؟چرا مردم را دو دسته کرده اند :مردمی که فقیر فقیر ودردمندند ، ومردمی که از پر خوری نمی توانند از جایشان بلند شوند ؟ پیغمبر خدا چنین فرموده است که اگر زمانی پیش بیایید که اوضاع چنین بشود ، بیت المال چنان بشود ، حلال خدا را حرام وحرام خدا حلال بشود ، اگر مسلمانِ آگاهی اینها را بداند وسکوت کند ، حق است بر خدا که چنین مسملانی را به همانجا ببرد که آن ستمکاران را میبرد .بنابر این من احساس وظیفه می کنم « اَلا وَاِنّی اَحَقُّ مِن غَیرٍ» در چنین شرایطی من از همه سزاوارترم .
نوشته شده توسط : مسافر کربلا
سلام من به محرم وغصه وغم مهدی به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی
نهضت امام حسین (ع) نهضتی مقدس، متعالی و روحانی بود پاکی ، خلوص ،
بی اعتنایی به دنیا ، بری بودن از اغراض شخصی و آز و جاه طلبی و خود
خواهی از ویژگی های این قیام است . انقلاب آن حضرت درس قسط ،عدالت،توحید،شرافت،ایثار و فدا کاری به مردم داد.
فرزند پیامبر(ص)با خون خویش درخت اسلام را که رو به خشکیدگی
گذاشته بود ،آبیاری کرد و در تاریکی ظلم و فساد بنی امیه درخششی
بوجود آورد که آن محیط ظلمانی را نور و روشنایی بخشید و بزرگراه سعادت
را نمایان کرد و ابر های تیره و تاری از آسمان بر جوامع اسلامی بلکه
جوامع انسانی پراکنده شد و چهره اسلام را که هست بر جهانیان
آشکار ساخت،به همین جهت است که سوره ((والفجر)) سوره((الحسین)) نامگذاری شده است .
از امام صادق (ع) نقل شده است که این سوره درباره حسین (ع)
نازل شده و سوره حسین است و چون آن جناب با اخلاص کامل در
راه خدا ، خاندان و اموالش را فدا نمود ،با اطمینان واشتیاق فراوان
به دیدار معبود خود شتافت ومصداق واقعی « نفس مطمئنه» واقع شد
.ودر نزد پروردگار در جوار رحمتش قرار گرفت .لذا امام صادق (ع) فرمود :
مقصود از «نفس مطمئنه » حسین ویاران اوست که صاحب نفس مطمئنه اند
که در روز قیامت رضوان خدا برای ایشان است وخداوند از ایشان راضی است .
حسین ابن علی علیه السلام کسی است که تمام هستی ومتعلقات
خویش رابااخلاص درراه خدا که اصل ومنشا تمام کمالات وتقدس
هاست ،فدا نموده است پس جای شگفتی نسیت که بگوییم تمام
تقدس ها وکمالات وجاودانگی به وجود فدا شده اش انتقال یافته است .
و نیز بی جهت نیست که محبت وعشق آن حضرت در دل های مومنان
جایگزین شده است همان گونه که محبت وعلاقه خداوند در دل آن ها جای دارد
.لذا از رسول اکرم صلی ا...علیه وآله نقل شده است :«همانا برای
شهادت حسین علیه السلام حرارتی وجود دارد که هیچ گاه
سرد نمی شود .ونیز فرمود:«برای حسین در دل های مومنان محبتی است .»
آری !حضرت سیدالشهدا علیه السلام که از روی اخلاص به
پیشگاه معبود خویش سر عبودیت فرود آورده وبر آن مداومت ورزیده
،به اوج کمال وقرب ذی الجلال رسیده وآن قدر شرافت وقداست پیدا
کرده است که صحیح است اورا به خداوند نسبت دهند .مثلا بگویند :
دست او ،دست خدا ،خون او ،خون خدا ،وگوش وزبان وچشم
او،گوش وچشم وزبان ،خداست ،واین بدان جهت است که توجه
به خدا ،فدا شدن در راه او واستمرار بر طاعتش ،چنان انقلابی
در وی به وجود آورد که عظمت خداوندی به او نسبت داده
میشود زیرا از معنویات ارتباط با خداوند متاثر گشته است .
بر گرفته از کتاب لهوف سید بن طاووس
التماس دعا برای ظهور منتقم خون حسین
نوشته شده توسط : مسافر کربلا