• وبلاگ : معصومين
  • يادداشت : مسافر كربلا راهي كربلا مي شود اما با دل شكسته
  • نظرات : 4 خصوصي ، 32 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     

    التماس دعا

    باب القبله سنگ قرمزي است اگر در آنجا دو ركعت نماز بخونيد هر چه حاجاتي داشته باشيد بر آورده ميشود

    حتما به قتلگاه برويد

    سرداب امام حسين يادتان نره

    و اگر سوالي داشته باشيد در خدمت شما هستم

    با توجه به اينكه بنده حقير جندين بار سفر كردم.....

    كربلا رفتن خدا را ديدن است

    ذات پاك كبريا را ديدن است...

    بسم رب المهدي

    سلام خواهر خوبم

    خوبيد ؟؟؟

    اميدوارم كه خوب باشيد وهيچي نگراني نداشته باشيد ومن را از دعاي خيرت محروم نكرده باشي

    ان شاء الله راهي ميشي ميري وبرميگردي با صحت وسلامت كامل

    چيزي ندارم بگم حرفام توي كانون برات نوشتم

    فقط دلم برات تنگ ميشه

    ابجي جان يادت نره سلام برسوني

    خيلي خيلي خيلي مواظب خودت باش

    يافاطمه اشفعي لي في الجنه

    ياعلي مظلوم ...علي ..علي

    خدايا من شاکي‌ام



    من شکايت دارم، از خودم از نفسم، از قلبم ، از شيطون، از چشمام، من از همه شاکي‌ام



    من از نفسم شکايت دارم، از اين موجودي که همش به من دستور مي‌ده سراغ بدي‌ها برم، وقتي مي‌خواد خطا کنه از همه سبقت مي‌گيره، همه‌ي حرصش به گناهه، دائم کاري مي‌کنه تو رو ناراحت کنه، اي خدااااا اين نفس من به جاده‌ي هلاکت کشونده، کاري کرده من پيش تو بي ارزش و خوار از بين برم، مريضي‌هاي فراوون، آرزوهاي بلند، با کمي سختي صداي ناله‌ي اين نفس به شکايت بلند مي‌شه و کمي که روزگارش خوش مي‌شه ديگه به کسي محل نمي‌ذاره، ميلش دنبال بازي و حواس‌پرتيه، سرشار از اشتباه و ندانم کاري، براي گناه کردن عجله داره ولي به توبه کردن که مي‌رسه امروز و فردا مي‌کنه.



    خدايا من شاکي‌ام از اين دشمني گمراهم مي‌کنه و از اين شيطوني که از راه به درم مي‌کنه، سينه‌مو با وسوسه پرکرده و قلبمو با وهم و خيالات احاطه کرده، من از اين شيطون شکايت دارم که دنيا رو به چشمم قشنگ نشون ميده و فقط موقع هواپرستي منو کمک مي‌کنه، وقتي‌ام که مي‌خوام يه کار خوبي بکنم که اطاعت تو باشه بين من و اون کار خوب فاصله مي‌اندازه.



    خدايا ... من از اين قلبي که مثل سنگ سفت شده شکايت دارم، از اين قلبي که دائم با وسوسه اين ور و اون ور مي‌شه، از اين قلب زنگ زده و قفل شده.



    خدايا من از چشمام‌ هم شاکي‌ام، اين چشايي که ديگه از تو نمي‌ترسن، مثل دو تا چشمه خشک شدن و نمي‌تونن گريه کنن، دو تا چشمي که دائم دنبال چريدنن.



    خدايا من ديگه نيرو ندارم ديگه توانايي جنگيدن با اينارو ندارم، مگه تو ياري کني.



    خدايا اگه تو منو نگه نداري من از دست بدبختي‌هاي دنيا هيچ راه نجاتي ندارم.



    خدايا تو رو به حکمت بلندت و به خواسته‌ت که نافذه قسم مي‌دم کاري کني من فقط جايي باشم که احسان تو اون‌جاست، خدايا منو هدف فتنه‌ها قرار نده، خدايا کمکم کن تا بر دشمن غلبه کنم. روي رسوايي‌ها و عيب‌هام پرده بکش، از بلاها نگهم دار و از گناه حفظم کن. خدايا تو رو به رأفت و رحمتت قسم.

    خدايا من شاکي‌ام



    من شکايت دارم، از خودم از نفسم، از قلبم ، از شيطون، از چشمام، من از همه شاکي‌ام



    من از نفسم شکايت دارم، از اين موجودي که همش به من دستور مي‌ده سراغ بدي‌ها برم، وقتي مي‌خواد خطا کنه از همه سبقت مي‌گيره، همه‌ي حرصش به گناهه، دائم کاري مي‌کنه تو رو ناراحت کنه، اي خدااااا اين نفس من به جاده‌ي هلاکت کشونده، کاري کرده من پيش تو بي ارزش و خوار از بين برم، مريضي‌هاي فراوون، آرزوهاي بلند، با کمي سختي صداي ناله‌ي اين نفس به شکايت بلند مي‌شه و کمي که روزگارش خوش مي‌شه ديگه به کسي محل نمي‌ذاره، ميلش دنبال بازي و حواس‌پرتيه، سرشار از اشتباه و ندانم کاري، براي گناه کردن عجله داره ولي به توبه کردن که مي‌رسه امروز و فردا مي‌کنه.



    خدايا من شاکي‌ام از اين دشمني گمراهم مي‌کنه و از اين شيطوني که از راه به درم مي‌کنه، سينه‌مو با وسوسه پرکرده و قلبمو با وهم و خيالات احاطه کرده، من از اين شيطون شکايت دارم که دنيا رو به چشمم قشنگ نشون ميده و فقط موقع هواپرستي منو کمک مي‌کنه، وقتي‌ام که مي‌خوام يه کار خوبي بکنم که اطاعت تو باشه بين من و اون کار خوب فاصله مي‌اندازه.



    خدايا ... من از اين قلبي که مثل سنگ سفت شده شکايت دارم، از اين قلبي که دائم با وسوسه اين ور و اون ور مي‌شه، از اين قلب زنگ زده و قفل شده.



    خدايا من از چشمام‌ هم شاکي‌ام، اين چشايي که ديگه از تو نمي‌ترسن، مثل دو تا چشمه خشک شدن و نمي‌تونن گريه کنن، دو تا چشمي که دائم دنبال چريدنن.



    خدايا من ديگه نيرو ندارم ديگه توانايي جنگيدن با اينارو ندارم، مگه تو ياري کني.



    خدايا اگه تو منو نگه نداري من از دست بدبختي‌هاي دنيا هيچ راه نجاتي ندارم.



    خدايا تو رو به حکمت بلندت و به خواسته‌ت که نافذه قسم مي‌دم کاري کني من فقط جايي باشم که احسان تو اون‌جاست، خدايا منو هدف فتنه‌ها قرار نده، خدايا کمکم کن تا بر دشمن غلبه کنم. روي رسوايي‌ها و عيب‌هام پرده بکش، از بلاها نگهم دار و از گناه حفظم کن. خدايا تو رو به رأفت و رحمتت قسم.

    خدايا من شاکي‌ام



    من شکايت دارم، از خودم از نفسم، از قلبم ، از شيطون، از چشمام، من از همه شاکي‌ام



    من از نفسم شکايت دارم، از اين موجودي که همش به من دستور مي‌ده سراغ بدي‌ها برم، وقتي مي‌خواد خطا کنه از همه سبقت مي‌گيره، همه‌ي حرصش به گناهه، دائم کاري مي‌کنه تو رو ناراحت کنه، اي خدااااا اين نفس من به جاده‌ي هلاکت کشونده، کاري کرده من پيش تو بي ارزش و خوار از بين برم، مريضي‌هاي فراوون، آرزوهاي بلند، با کمي سختي صداي ناله‌ي اين نفس به شکايت بلند مي‌شه و کمي که روزگارش خوش مي‌شه ديگه به کسي محل نمي‌ذاره، ميلش دنبال بازي و حواس‌پرتيه، سرشار از اشتباه و ندانم کاري، براي گناه کردن عجله داره ولي به توبه کردن که مي‌رسه امروز و فردا مي‌کنه.



    خدايا من شاکي‌ام از اين دشمني گمراهم مي‌کنه و از اين شيطوني که از راه به درم مي‌کنه، سينه‌مو با وسوسه پرکرده و قلبمو با وهم و خيالات احاطه کرده، من از اين شيطون شکايت دارم که دنيا رو به چشمم قشنگ نشون ميده و فقط موقع هواپرستي منو کمک مي‌کنه، وقتي‌ام که مي‌خوام يه کار خوبي بکنم که اطاعت تو باشه بين من و اون کار خوب فاصله مي‌اندازه.



    خدايا ... من از اين قلبي که مثل سنگ سفت شده شکايت دارم، از اين قلبي که دائم با وسوسه اين ور و اون ور مي‌شه، از اين قلب زنگ زده و قفل شده.



    خدايا من از چشمام‌ هم شاکي‌ام، اين چشايي که ديگه از تو نمي‌ترسن، مثل دو تا چشمه خشک شدن و نمي‌تونن گريه کنن، دو تا چشمي که دائم دنبال چريدنن.



    خدايا من ديگه نيرو ندارم ديگه توانايي جنگيدن با اينارو ندارم، مگه تو ياري کني.



    خدايا اگه تو منو نگه نداري من از دست بدبختي‌هاي دنيا هيچ راه نجاتي ندارم.



    خدايا تو رو به حکمت بلندت و به خواسته‌ت که نافذه قسم مي‌دم کاري کني من فقط جايي باشم که احسان تو اون‌جاست، خدايا منو هدف فتنه‌ها قرار نده، خدايا کمکم کن تا بر دشمن غلبه کنم. روي رسوايي‌ها و عيب‌هام پرده بکش، از بلاها نگهم دار و از گناه حفظم کن. خدايا تو رو به رأفت و رحمتت قسم.

    يا مولانا علي

    سلام خواهر گرامي

    بلاخره به آرزويت رسيدي خوش به حالت دعا كن زياد دعا كن تا شايد اغا ما هم بطلبد اين بزرگترين سوغاتي است كه مي تواني براي ما بياري باز مي گم خوش به حالت

    حق نگهدار

    + يه غريبه 

    واااااااااااااي.. ببخشيد..اشتباه نوشتم

    منو از دعاهاي قشنگتون حذف نکنيد

    + يك عاشق 

    گفتم کربلا ميام اوني ميشم که تو خواستي

    نشد

    هر کاري که کردم نشد

    گفتم کربلا ميام اوني ميشم که تو گفتي

    نشد

    گفتم کربلا ميام دلم روفقط ميدم به اقام

    نشد

    گفتم کربلا ميام دلم رو گره مي زنم به شش گوششو ميرم

    خودم که اومدي هيچي دلم رو کندم و اومدم

    تا نديده بودم ميگتفم که نديدم دل خوشم يه روز مي بينم ادم ميشم

    نشد هر کاري که کردم نشد

    قرار نبود دوري ما اينقدر طول بکشه

    مگه نگفتي هر کي زير گنبد دعا کنه دعاشو مستجاب ميکني

    مگه من نگفم اقا جون ما رو يادتون نره

    + يه غريبه 

    السلام عليك يا اباعبدالله الحسين

    ميدونم دل شكسته اي ..ميدونم..ولي باور كن اينم حكمتي داره..شايد اينطوري بيشتر خدا قبول داره..شايد امام حسين اين زيارتو بيشتر بپسنده كه شما بيشتر در حق بقيه دعا كنيد.

    شنيده ام كه

    امام سجاد (ع) فرموده اند: هركس از شيعيان مخلص ما در وقت سحر به زيارت مرقد مطهر پدرم برود بوي سيب را از ضريح منور استشمام مي كند.

    پس وقت سحر منو از دعاهاي قشنگتون حذف كنيد

    پاسخ

    سلام غريبه آشناممنون از احساس همدردي که بامن کردي چشم اگر لايق باشم وقابل هم دعا گو وهم ناءب الزياره يا حسين زهرا

    گنبد افلاك

    سلام خواهر بزرگوارم

    در پناه حضرتش با سلامتي و زيارت مقبول برويد و برگرديد . خوشا به حال و سعادتتان . نائب الزياره مان باشيد



    سلام

    ضمن تشكر از حضورتون؛از آقا اباعبدالله و ابوالفضل عليهما السلام بخواهيد ما را هم بطلبد. ان شاءالله
    التماس دعا

    سلام بر لبهاي تشنه!
    سلام بر پاهاي برهنه!
    سلام بر تنهاي بي سر و پاره پاره!
    سلام بر خيمه هاي سوخته!
    سلام بر سرهاي برافراشته بر نيزه هاي ظلم و جور!
    سلام بر يتيمان عاشورا!
    سلام بر تنهاي تازيانه خورده!
    سلام بر اسيران بازمانده از هجري بزرگ!
    سلام بر دلاوران سرزمين کربلا در روز عاشوراي سال 61ه.ق
    سلام بر شهداي زنده ي هميشه ي تاريخ که اجسادشان چند روز و شب بي غسل و کفن و تشييع بر زمين ماند
    سلام بر ظهر عاشورا و شام غريبان!
    سلام بر خونهاي پاک بر خاک ريخته!
    سلام بر سوز دل و اشک چشم بازماندگان کربلا(و محبين ايشان)
    سلام بر مردان آن روز که جنگيدند و زن و اهل ايشان که اينان را پروراندند و روانه ي کار زار نمودند!
    سلام بر حسين(ع) و گلوي بريده و سر جدا و تن پاره پاره اش!
    سلام بر ابوالفضل(ع) و دستان قلم شده و چشمان تير خورده و کام تشنه اش!
    سلام بر علي اکبر(ع) و تن تکه تکه شده اش!
    سلام بر علي بن حسين(ع) و تن رنجور و بيمارش!
    سلام بر گلوي تير خورده ي علي اصغر(ع)
    سلام بر دست قلم شده ي عبدا...بن حسن(ع)
    سلام بر رشادت و غيرت قاسم بن حسن(ع)
    سلام بر پسران زينب(س) و جان گراميشان که فدا کردند
    سلام بر مسلم بن عقيل(ع) و طفلان معصومش!
    سلام بر رقيه(س)
    سلام بر سکينه(س)
    سلام بر ام البنين که فرزند رشيد غيوري چون عباس(ع) پروراند و فداي فرزند فاطمه(س)کرد!
    سلام بر شهداي کربلا، بر آنان که عليرغم کمي عده و ابزار و يراق جنگ، وفادار و استوار، در راه خدا و پيامبر و امامش ايستادند و جان خويش دادند و نامداران تاريخ شدند!
    سلام بر ياران و اصحاب و نزديکان حسين(ع) که حق اسلام و تشيع را ادا نمودند
    و
    سلام و هزاران سلام بر زينب(س) که همه چيزش را در راه خدا و امامش داد!
    سلام بر دل زينب و داغهاي فراواني که ديد:داغ فرزند، داغ برادري چون عباس(ع)، داغ امام زمانش، داغ فرزندان برادرانش، داغ جوانان و پيران غيور بني هاشم(ع)، داغ ...
    سلام بر او که غمخوار و همدم حسين(ع) و ابوالفضل(ع) بود
    سلام بر پرستار و تيمارکننده ي فرزندان و کاروان حسين(ع)، پرستار طفلي چون رقيه(س)!
    سلام بر او که اسير شد و اسرا را ياوري کرد و دلداري داد.
    و سلام بر او که بار کربلا را به دوش خويش کشيد و استواري کرد و چون شيرزني، راه شهداي کربلا را ادامه داد و روشني بخشيد.
    و او بود که در آخر فرمود:در کربلا چيزي جز زيبايي نديدم!
    ...
    خدايا به سوز دل زينب(س) و مقام و جايگاهي که نزد تو دارد، عشق حسين(ع)، اشک حسين(ع)، پيراهن مشکي حسين(ع) را از ما مگير!
    چيزي نداريم جز اندکي محبت حسين(ع) و پدر و مادر و برادر و فرزندان معصومش(عليهم السلام)در گوشه ي دلمان که اميدواريم بواسطه ي اين ارادت، روز محشر از صف روسياهان خارجمان کنند!

    ملتمس دعا

    سلام مسافر

    خوش به سعادتت

    التماس دعا دارم

    وقتي رسيدي کربلا نميگم به يادم باش برام نماز بخون برام ال کن و بل کن

    فقط ميخوام يکصدم ثانيه زير قبه حضرت من رو ياد کني

    همين زياد نخواستم

     <      1   2   3      >