ي نماز آخر من گريه کنبر دو چشمان تر من گريه کن گريه کن اينجا زمين کربلاست سر زمين اشک و افغان و عزاستگريه کن اينجا نفس خون مي شود آه دل از غصه گلگون مي شودعرش اينجا با تو هق هق مي کندگريه کن اينجا ملک دق مي کندگريه کن اينجا جهان , بي جان شده استهستي جانانه , بي جانان شده استگريه کن اينجا حريم انبياستقتلگاه قبلگاه اولياستهر که را مي بينم اينجا داغ اوستگريه کن اي ابر اينجا باغ اوستگريه کن اينجا خدا خون گريه کردگريه کرد و سخت گلگون گريه کرد ...در دل دريايي اش طوفان گرفتگريه کرد و خلقت او جان گرفتابر و باران رود و شبنم اشک اوستهر چه مي بيني به عالم اشک اوستگريه کن با ابر و باران گريه کنگريه کن با چشمه ساران گريه کنگريه کن اينجا صداي بي کسيمي رود تا کربلاي بي کسيگريه کن اينجا صداي آب آبمي زند آتش به جان آفتابچشم من اي راوي ظهر بلااشک ريز و قصه گوي از کربلااشک من اي اشک عشق افروز منمثنوي ساز دو بيتي سوز منشيعه وار از کربلايم قصه گوتا بگريم غصه ات را مو به موهر کسي از هم نوايي شد جدابي نوا شد گر چه دارد صد نواگريه بوي غربت او مي دهدبوي تنهايي آهو مي دهدآهويي وز هر طرف صيادهاآهويي و نارسا فريادهاگريه کن اينجا بهار زندگيستابتداي لاله زار زندگيستگريه کن اينجا ز مرگ عاشقانباز شد دروازه هاي آن جهانگريه کن تا بودنت معنا شودقطره گم گشته ات دريا شودعاشقان را ديده تر گر نبودعشق را خاکي دگر بر سر نبودگريه کن با آب و ماهي گريه کنبا کبوترهاي چاهي گريه کنتا قيامت گريه من بهر اوستبر نمي دارم سر از افغان دوستبر سر ديوار چشم تر نهمآنقدر گريم که هستي خون شودجاي جاي خاک ديگرگون شودتاب يکدم غم ندارم يار راواي اگر بينم رخ دلدار راگر رود خاري به اي يار ماتا قيامت گريه باشد کار ماسر , سر سر نيزه ,زينم خون جگروه چها بر تو در اين صحرا شده استبند انگشتت هم از هم وا شده استبند بندت را چه مي بينم جداستيارب اين جسم شهيد کربلاست
انشاالله اربعين كربلا هستيد با ذكر ( يا علي يا حسين و يا عباس ) در بين الحرمين .
التماس دعا سيد هدي نقيب